سلام امروز 3.11.90
نمیدونم چم شده؟ احساس تنهایی میکنم .
اخه چند وقته کاراش خیلی اذیتم میکنه . دیگه میخوام مهم نباشه . ولی نمیدونم چرا پس دارم گریه میکنم. میگه بی توجهیش دست خودش نیس . ولی همش میگه خودش میدونه داره اشتباه میکنه . میگم پس باید یکم جبران کنی میگه باشه جبران میکنم . اخه چه جبرانی؟ وقتی انگار نه انگار من وجود دارم . تا اینکه خودم بهش زنگ مییزنم میبینم خیلی شاد و خوشحال دنبال کاراشه . . همش میگه من که تو رو دوس دارم چرا با من اینجووری میکنیی میخوای وسط خیابون داد بزنم دوست ددارم تا باورت بشه؟ اخه من چی کار کردم؟ غیر اینکه هر وقت اشتباهی کرد و گفت معذرت من گفتم باشه .چقدر من خار و خفیفم که انقد دوسش دارم با این همه بی محلی و با اینکه میدونم دو هفته دیگه عقد میکنه. خیلی سخته نه؟ نمیدونم هر کسی جای من بود چیکار میکرد.
دانه اندوه میکارد
وای از دست این دل که کشته مارو...
چه زیباست بخاطر تو زیستن ...
و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن ... !
ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگیست ... !
بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست ... !
چه زیباست بخاطر تو زیستن ...
ثانیه ها را با تو نفس کشیدن ... زندگی را برای تو خواستن ... !
چه زیباست عاشقانه ها را برای تو سرودن ... !
بدون تو چه محال و نا ممکن است زندگی... !
چه زیباست بیقراری برای لحظه ی آمدن و بوئیدنت ... !
برای با تو بودن و با تو ماندن ... برای با هم یکی شدن ... !
کاش به باور این همه صداقت و یکرنگی می رسیدی !
ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست ...!!!!
و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد ... !
تورو به خدا بعد من مواظب خودت باش...
گریه نکن اروم بگیر به فکر زندگیت باش...
غصم میشه اگه بفهمم داری غصه میخوری..
شکایت از کسی نکن با اینکه خیلی دلخوری...
دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون..
دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون..
دل نگرونتم همش اگه خطا کردم ببخش...
بازم منو به خاطر تموم خوبیات ببخش ... منو ببخش منو ببخش....
اصلا فراموشم کن و فکر کن منو نداشتی
اینجوری خیلی بهتره بگو منو نخواستی...
برو بگو تنهایی رو خیلی زیاد دوسش داری...
اگه تو تنها بمونی با کسی کاری نداری!!!!!!!!............
یاد داری..... آیا؟
شب مهتابی پاییز در آن گوشه ی دور
که تو خندان گفتی:دوستت دارم
آه آن شب آری تو به من دسته گلی دادی
و من بهر هر گل گلی از بوسه نثارت کردم
چه شب زیبایی من و تو دست به دست
اختران را ز دل ظلمت شب می دیدم
ناگهان ماه قشنگ زیر ابری دور از ما بنهفت
شب از نیمه گذشت ....آه......!
اکنون چه شب غمگینی من و غم تنهاییم
و تو مدهوش در آغوش دگر آه...نفرین بر شب!