خودمونی

خودمونی

حرفهای دل
خودمونی

خودمونی

حرفهای دل

روزهای جدید

حالم خیلی خوبه با اینکه یادش هنوز تو ذهنم هست ولی از اینکه آزادم احساس خوبی دارم .

ازش خبری ندارم میشه گفت 4 ماهی هست خبری ندارم  بعد از اون ماجرا مسخره همه چی تموم شد . فکر نمکیردم بعد یه روز خوبی که با هم گذروندیم دقیقا فرداش بهم بزنیم . باید زودتر ازش جدا میشدم ولی نه اینطوری اخرین حرفش هنوز تو گوشم هست . خیلی ازش ناراحت  شدم. ولی مهم نیس.

فردا تولدمه نمیدونم چرا فکر میکنم یادش میمونه . شاید زنک بزنه شاید نزنه به اختمال 100% زنگ نمیزنه . اولا که من خطم و عوض کردم بعدشم که خب اگر هم روشن کنم خط قبلیم و میدونم ضایع میشم