خودمونی

خودمونی

حرفهای دل
خودمونی

خودمونی

حرفهای دل

و هم چنان این دو راهی وجود داره

کلافه  شدم دیگه

این انرژی منفی نمی دونم از کجا میاد. گاهی فکر میکنم این  انرژی راه اصلیه .

ولی هر چقدر فکر میکنم انرژی مثبته بیشتره . ولی میترسم .

میترسم به بن بست بخورم.

اینکه از هیچی مطمین نیستم بده

عقل و احساس با هم قاطی شده.

با همه تلاشم برای منطقی بودن باز نمیشه

یه دفه حرف یه نفر و گوش دادم و بعدش نتیجه خوبی گرفتم.

میترسم اینبار گوش بدم و پشیمون شم

شاید این ترسو بودنه کار و خراب میکنه

ولی باید بالاخره   تکلیفم و معلوم کنم. اینجوری نمیشه

خدا جونم ازت کمک میخوام.

همیشه همراهم بودی

اینبار هم هوامو داشته باش

یه قدرت بده که بتونم برم جلو.

خدایا یه کاری کن که نتیجه خوبی بگیرم.

خودت میدونی تو دل هر کی چی میگذره

ترس و از دلم بیرون کن.

 پیش به سوی اخرین حرکت