خدا مرسییییییییییییییییی
هر دفه شرمندم میکنی با کارای که برام انجام میدی ولی من هیچ کاری نمیکنم . شرمندتم خدا جون
امروز 27 اردیبهشت سال 1392 خیلی خوب بود و خیلی بد یود .
خدایاااا تو میدونی تو دلم چی میخوام ازت . پس میشه براوردش کنی اگه به صلاحمه .
خداجونم2 روز صبر میکنم اگه نشد لابد به صلاحم نیست . همیشه به اینکه بهترینها رو برام میخوای مطمینم .
نمیخوام به گذشته برگردم خدا جونم کمکم کن . منم دارم سعی میکنم یه کاری کن که بتونم این دفه از گذشته بیام بیرو ن.من ومیشناسی . همیشه باهامم باش و ترکم نکن. این روزا خیلی احساس تنهایی میکنم خیلی زیاد .خدا ججووووون