خودمونی

خودمونی

حرفهای دل
خودمونی

خودمونی

حرفهای دل

سلام

چیزی برای نوشتن ندارم ولی ذهنم پر از نوشتست.

یه آدم ترسو که نمیتونه تصمیم گیری کنه میترسه که چیزی بگه . 

میترسه  نکنه همه چیز از اینی که هست بدتر بشه.

میترسه که از دست بده

همین یه ذره حس خوبو که ته ته یه عالمه حس بده

دنبال یه هیجان میگردم تو زندگیم

جاهامون عوض شده

ولی تفاوت دارن با هم این جایگزینی

کاشکی  بتونم خودخواه باشم. فکر کنم در نهایت این تنها راه رها شدن باشه

نمیدونم فکر کنم و عمل کنم  یا فکر نکنم و صبر کنم. بیشتر دارم هم فکر میکنم و هم صبر میکنم . این بدترین حالته.

در هر صورت خدایا کمکم کن تا عجولانه کاری و نکنم و ذهنم و هم آروم کن تنها کسایی که میتونن الان کمک کنن یکیش خودتی پس پشتم و خالی نکن . مثل همیشه کنارم باش . مرسی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد