این روزها همش دنبال یکی میگردم که بتونم باهاش فقط در حد 2 جمله حرف بزنم . ولی هیچ کی نیس. هیچ کی . حتی یه دوست . آدما همه به فکر خودشونن . به فکر خوشی هاشون . ینی دوس ندارن همدیگر و تو خوشیاشون دعوت کنن؟
این شرو ورا چیه باز من میگم .
بیخیال
خدا هست .
اینجا هست.
خدایا شکرت .
هست،همیشه بوده ولی نمی دیدی و نمی بینی این دوست رو
خستم . انقدر مغز خستس که هیچی نمیبینه جز خدا رو .
این روزا انقدر صبر میکنم . انقدر تحملم بردم بالا بدون دلیل اصلا نمیدونم چرا .
دارم تاوان پس میدم . نمیدونم تا کی باید تاوان پس بدم .
امیدوارم روزای خوب بالاخره بیاد .