خودمونی

خودمونی

حرفهای دل
خودمونی

خودمونی

حرفهای دل

فردا اخرین روزه که پیش هم سر یه کلاس میشینیم

و

اخرین کلاس دوره لیسانسم هست .

جقد زود تموم شد  . ترمای اول چقد خوش گذشت .

دلم گرفته خیلی.

خواهرم داره میاد خونمون . ولی دوس ندارم بیاد .

سر حال نیستم .

ادما به یه امیدی زندن من نمیدونم واسه چی زندم . واقعا نمیدونم .

هیچ چیزی تو این دنیا نیس که من و ازین حال و هوا در بیاره .

خدایا کمک کن.

نظرات 1 + ارسال نظر
سام پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ http://www.havayetora.blogsky.com

چرا هست ساقی هست ...
فقط پیدا نیست ... پیدا که شد اونوقت تو هستی که خوشحال میشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد