خودمونی

خودمونی

حرفهای دل
خودمونی

خودمونی

حرفهای دل

عاشق این غیرتی بازیاشم .

امروز تو دانشگاه تو راهرو نشسته بودم منتظر استاد.

اومد کنارم نشست .

کلاسامون تق و لقه و کسی تو دانشگاه نیس زیاد .

بهم گفت موهات و بکن تو . چند تا شاخه از موهام بیرون بیرون کردم تو . دوباره گفت مگه با تو نیستم میگم موهات و بکن تو . گفتم خب کردم دیگه. گفت نه همش و بکن تو مقنعه . یکم از موهام هنوز معلوم بود . اخر خودش با دست مقنغم و گرفت کشید جلو موهام و کرد ت و . گفتم اخه من کی اینجوری بودم که اینجوری موهام و میکنی تو . گفت چی میشه ازین به بعد اینجوری باشی.

گفتم گرمم میشه . گفت نه قرتی . .





سراغی از ما نگیری.

نپرسی که چه حالیم .

عیبی نداره میدونم باعث این جداییم.

رفتم شاید که رفتنم فکرت و کمتر بکنه .

نبودنم کنارت وحالتو بهتر بکنه.

لج کردم  با خودم اخه .

حست به من عالی نبود .

احساس من فرق داشت با تو .

دوست داشتن خالی نبود

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون .

چشام خیره به نوره . چراغ توخیابون .

خاطرات گذشته  من و میکشه اروم .

چه حالی دارم امشب.

به یاد تو زیر بارون.



بابک جهانبخش و رضا صادقی




نظرات 2 + ارسال نظر
هانیه سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ http://returntoneverland.blogsky.com/

کاش اشتباه نکرده باشی.هیچ وقت نذار یه مرد تغیرت بده و تبدیلت کنه به اونی که نیستی.به کسی غیر از خودت.چون هر چقدرم که عاشق باشی.روزی از خودت نبودن و بودن برای کسی دیگه خسته میشی. من تجربشو داشتم عزیز دلم.کسی رو بخواه که تورو همینجوری مه هستی بخوادآدما لباس نیستن که بر حسب سلیقه بشه عوضشون کرد...
از جنس تو : هانیه

سام پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.havayetora.blogsky.com

از این کاری که تو دانشگاه کرده خیلی خوشم اومد خدایی ... ب عبارتی از نوع حرکاتش ... اما با هانیه موافقم کاملا ... راست میگه ... هر چند موضوعه مهمی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد