خودمونی

خودمونی

حرفهای دل
خودمونی

خودمونی

حرفهای دل

وقتی دلت شکست

وقتی دلت شکست
تنهاو بی هدف

شب پرسه میزنی

از هر کدوم طرف
روزای خوبتو انکار میکنی

این واقعیتو تکرار میکنی
اطرافیانتو

از دست میدیو
افسرده میشیو

از دست میریو

دور خودت همش

دیوار میکشی
افسوس می خوری

سیگار میکشی
تن خسته ای ولی

خوابت نمیبره
این حس لعنتی
از مرگ بدتر
دل می کنی ازین
دل میبری ازون
یک اتفاق تلخ

افتاده بینتون
میبری از همه

از هر کسی که هست
این حالو روزته
وقتی دلت شکست