یعنی تولدم و یادش نبود؟
امسال تولدم و دوست نداشتم
همه چیز قاتی پاتی بود
4.10.1392
مزخرفترین سال
دوست صمیمیم .......
لعنت بهم
حالم خیلی داغونه
نه برای گذشته .
برای حال و اینده
احتیاج دارم با مامانم حرف بزنم
ولی نمیتونم
دلم میخواد خودش سر صحبت و باز کنه
میخوام بگم نه. ولی نمیدونم چجوری
خدایا هر چی به صلاحمه همون بشه فراموشم نکنیاا خداجون
دلم تنگ شده.
برای مقداد .
دوست خوبم امین که ازدواج کرده نمیدونم کجاس ولی امیدوارم خیلی زیاد خوشبخت بشه چون قلب مهربونی داره
دلم برای دوستای دوره لیسانسم خیلی تنگ شده . اون وقتا که دور هم جمع میشدیم کلی شیطونی میکردیم .
برای روزای گذشته تنگ شده
برای گل های یاس
برای دیوونه بازیامون
چقد بزرگ شدم و ازون روزا میگذره
روزای خیلی قشنگ زندگیم چقد زود گذشته .
انگار یه رویا بود همش یه خواب دلم مخواد بازم این خواب و ببینم
دلم برای خودمم تنگ شده .
این هوا رو خیلی دوس دارم
من و ووارد خاطرات خوبم میکنه
کاشکی این هفته بارون بیاد دلم برای بارون هم تنگ شده .