خودمونی

حرفهای دل

خودمونی

حرفهای دل

نمیدونم چه مرگم شده .
مزخرفترین سال نوییه که دارم سپری میکنم.
اخه چرا؟
مطمینم که ازم ناراحته واسه همین دارم اتیش میگیرم.
خدایا یه جور بهم نشون بده که ازم ناراحت نیس.
کی این تعطیلات  بی موقع تموم میشه و میتونم برم دانشکاه؟
نمیدونم ادرس وب سایتم و بهش بدم یا نه ؟
یکی کمکم کنه.
نظرات 1 + ارسال نظر
مورچه دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:48 ب.ظ

به نظر من ساقی فراموشش کن
چون اون دیگه ازدواج کرده
فقط دردتو بیشتر میکنی همین پس
سعی کن رفته رفته نبودشو باور کنی
به کارایی خودتو مشغول کن که بتونی راحت فراموشش کنی
حالا نمیدونم چرا از هم جدا شدید
وقتی انقدر همو دوس داشتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد